کد مطلب:129538 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:191

تکمیل لشکر کوفه برای جنگ با امام در ششم محرم
در روایت سید محمد بن ابی طالب آمده است: پیوسته [ابن زیاد] سوی او [عمر بن سعد] لشكر مـی فـرسـتـاد تـا آنـكـه شـمـار نـیـروهـای سـواره و پـیـاده اش بـه سـی هـزار تـن رسید. [1] .

شـیـخ صـدوق بـه سـنـدی از مـفـضل بن عمر، از امام صادق، از پدرش، از جدش (ع) چنین نـقـل مـی كـند: روزی حسین بن علی بن ابی طالب (ع) بر امام حسن (ع) وارد شد. چون امام حسن (ع) بر او نگاه كرد گریست.

گفت: ای ابا عبداللّه چه چیز شما را می گریاند؟ گفت: به خاطر آنچه بر سر تو می آورند گریه می كنم!

حـسـن (ع) گـفـت: آنـچـه بـر سـر من می آید این است كه دسیسه می كنند و مرا با زهر می كشند، ولی ای ابا عـبـداللّه، هـیـچ روزی چـون روز تـو نـیـسـت. سـی هـزار نـفر كه می پندارند از امت جد ما، مـحـمـد(ص) هـسـتـنـد و به اسلام گرویده اند، پیش می آیند و بر كشتن و ریختن خون تو و شـكـسـتـن حـرمـت تـو و اسـیـر گـرفـتـن زن و فـرزنـد تـو و غـارت امـوال تـو هـمدست می شوند. در آن هنگام، بنی امیه مستحق لعنت می شود و از آسمان خون و خـاكـسـتـر مـی بـارد، و هـمـه چـیـز حـتـی حـیـوانـات بـیـابـان و مـاهـیـان دریـا بـر تـو می گریند! [2] .

هـمـچـنـیـن شـیـخ صـدوق بـه سـنـدی از ثـابـت بـن ابـی صـغـیـر نـقـل مـی كـنـد: امـام زین العابدین علی بن الحسین (ع)، به عبیداللّه بن عباس ‍ بن علی بن ابـی طـالب نـگـاه كـرد و گـریـسـت؛ و سـپـس فـرمـود: هـیـچ روز بـر رسول خدا (ص) سخت تر از جنگ احد نبود. در آن روز عمویش حمزة بن عبدالمطلب، شیرخدا و شـیـر رسـول او، كشته شد. پس از آن روز جنگ موته بود؛ كه در آن پسر عمویش ‍ جعفر بن ابی طالب كشته شد.


سـپس فرمود: هیچ روزی مانند روز حسین نبود. سی هزار نفر كه مدعی اند از این امت هستند بر ضد او همدست شدند؛ و هر كدامشان با خون او به خداوند تقرب جست و او خدای را به یادشان می آورد، ولی آنـهـا نـمـی پـذیـرفـتـنـد؛ تـا آنـكـه او را از روی سـتـم و بـیـداد و دشـمـنـی كشتند... [3] .

بـنـابـرایـن هـمان طور كه امام حسن مجتبی و امام سجاد تأیید كرده اند سپاه عمر سعد سی هزار تن بوده است. شایان توجه است كه این دو بزرگوار كسانی را كه در روز عاشورا بـرای جـنـگ با امام (ع) بسیج شدند، تعیین كرده اند؛ و مفهوم ضمنی این سخن این است كه در سـپـاه عـمـرسـعـد كـسانی بودند كه از جنگ كناره می گرفتند؛ و به این ترتیب شمار مـجـموع سپاه اموی كه در روز عاشورا رو در روی امام (ع) قرار گرفت، به بیش از سی هزار تن می رسید.

در روایـت ابـن اعـثم كوفی آمده است: سپس ابن زیاد به عمر سعد نوشت: من آن قدر اسب و مـرد فـرسـتـاده ام كـه هیچ بهانه ای برای نجنگیدن با حسین باقی نگذاشته ام. پس هیچ كـاری را آغـاز مـكـن مـگـر آنـكه هر صبح و شب به وسیله ی هر كس كه می آید و می رود با من مشورت كنی ـ والسلام.

گوید: عبیداللّه پیوسته نزد عمر سعد پیك می فرستاد و از او می خواست كه در جنگ حسین شتاب كند.

گوید: لشكرها شش روز گذشته از محرم بر عمر سعد گرد آمدند. [4] .


[1] بحارالانوار، ج 44، ص 386.

[2] امالي، شيخ صدوق، ص 101، مجلس 24، ح 3.

[3] امالي شيخ صدوق، ص 373 ـ 374، مجلس هفتادم، شماره 10.

[4] الفتوح، ج 5، ص 159.